فهرست مطالب

فصلنامه مطالعات طراحی شهری و پژوهش های شهری
سال ششم شماره 1 (بهار 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/04/19
  • تعداد عناوین: 6
|
  • فرزانه نادری، پریسا قبادی، آیدا ملکی صفحات 1-10

    سایش حرارتی موضوعی است که امروزه در فضاهای شهری و خرداقلیمها از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا موجب استفاده و یا عدم استفاده فضا توسط شهروندان میگردد. در شهر تبریز نیز به واسطه زمستانهای سرد و تابستانهای گرمی که در چند سال اخیر شاهد آن هستیم این مقوله حایز اهمیت است. رویکرد شهرسازی بیوفیلیک از جمله رویکردهای جدیدی است که میتوان از راهکارهای آن در جهت بهبود آسایش حرارتی بهره برد. پژوهش حاضر با هدف بررسی آسایش حرارتی در رویکرد بیوفیلیک با نمونه مطالعاتی: دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز به عنوان فضایی که برخی از مولفه های رویکرد بیوفیلیک را داراست انجام پذیرفته است. در این مقاله ابتدا به مبانی نظری پژوهش شامل: آسایش حرارتی، طراحی بیوفیلیک و توجه به مفهوم آسایش حرارتی در رویکرد بیوفیلیک آورده شده و سپس به اندازه گیری دما و رطوبت به عنوان دو پارامتر آسایش حرارتی به کمک دیتاالگر در 6 حیاط دانشکده پرداخته شده است. از نتایج پژوهش حاضر میتوان به موارد زیر اشاره کرد: حیاط جبهه جنوبی ساختمان صدقیانی در طی روز جزء گرمترینها و طی شب جزء خنکترین هاست که دلیل آن را میتوان ابعاد وسیع حیاط به نسبت حیاطهای دیگر و محصوریت کمتر، پوشش گیاهی با تراکم کمتر و تبادل تابشی زیاد با آسمان دانست. حیاط جبهه شمالی ساختمان بهنام در طی روز جزء خنکترین حیاطهاست. سرمایش تبخیری در این حیاط زیاد بوده که موجب پایین آمدن دما و بالا رفتن رطوبت شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که در حیاط هایی با رعایت مناسبتر و بهتر معیارهای عناصر طراحی بیوفیلیک، آسایش حرارتی بیشتری وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، در طراحی محوطه ها و فضاهای شهری در شهرهای دیگر کشور میتوان از این رویکرد بهره برد تا آسایش حرارتی و به تبع آن کارایی فضاهای شهری را افزایش داد.

    کلیدواژگان: آسایش حرارتی، بیوفیلیک، تبریز، فضای باز
  • عالمه صالحی بالادهی، راحله رستمی، آتنا صالحی صفحات 11-20

    بیان مسئله: 

    مکان فقط به عنوان سرپناهی برای انجام دادن فعالیتهای انسان نیست، نوعی پدیده است که انسان با تعامل یافتن با آن بدان معنا داده و دلبستگی پیدا میکند. از این رو ارتباط احساسی میان انسان و مکان در حوزه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است تحقیقات زیادی در چارچوب های مختلف به بررسی مولفه های مکان پرداخته اند ولی آنچه پژوهش حاضر را از مدلهای پیشین متمایز میکند، چارچوب پیشنهادی گسترده تر و پررنگترکردن کلیدواژه جامعه و همچنین پرداختن به دو مولفه هویت مکان و مولفه دلبستگی میباشد.

    هدف پژوهش: 

    هدف اصلی مقاله رسیدن به ادبیات جامعی از »حس مکان« و هدف فرعی آن واکاوی ارتباط میان دو مولفه دلبستگی و هویت مکان با تاکید بر جامعه میباشد.

    روش پژوهش:

     مطالعات کتابخانه ای با تاکید بر آرای مهمترین نظریه پردازان مکان در این حوزه، شیوه اصلی جمع آوری داده هاست.

    نتیجه گیری

    چارچوب مفهومی توسعهیافته در این مطالعه، روابط موجود در جامعه را در ساختن حس مکان به صورت کیفی و نظری به نمایش میگذارد. این مطالعه همچنین میتواند در یک الگوی ساختاری با تقویت درک حس مکان از زاویه اجتماعی، تحقیقات در زمینه برنامه ریزی و توسعه شهری را جهت دهی نماید.

    کلیدواژگان: حس مکان، دلبستگی به مکان، هویت مکان، جامعه، برنامه ریزی شهری
  • مارال اصغرپور ارشد، فرهاد احمد نژاد صفحات 21-32

    می بینیم، درک میکنیم، تاثیر میپذیریم و تاثیر میگذاریم. دیدن یکی از رفتارهای انسانی است که بخش مهمی از زندگی و ادراکات او را در بر میگیرد. حال اگر آنچه که میبینم، مجموعه ای باشد که اجزای آن کمترین هماهنگی را با یکدیگر و با زمینه دارند، توسط این مجموعه ناهماهنگ، دچار سردرگمی و آسیبهای روحی و روانی میگردیم. امروزه نما به عنوان تاثیرگذارترین عنصر کالبدی شهرهایمان به مجموعه ی ناهماهنگی بدل شده است که مهمترین دلیل آن، قرارگیری نماهای نامتجانس و ناهماهنگ در کنار یکدیگر  مقیاس کلان  و عدم هماهنگی در بین مولفه های اصلی سازنده یک نما  مقیاس خرد  است. بنابراین هدف این پژوهش ارایه روشی برای شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر زمینه کالبدی جهت کاهش ناهمگونی نماها میباشد. در همین راستا با استفاده از رویکرد زمینه گرایی و بررسی مطالعات نظری پیشین، مولفه های زمینه کالبدی شناسایی و با بررسی و تحلیل آنها در زمینه مورد بررسی، به یک مجموعه اولویت بندی شده از این مولفه ها دست یافتیم. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای مبانی نظری از مطالعات کتابخانه ای و برای انتخاب و اولویت بندی مولفه های کالبدی موثر نمونه موردی از دو روش، تهیه جدول توزین طراحی و پرسشنامه استفاده شده است و نتایج هر دو روش با استفاده از نرم افزار Excel تحت مدل HDI و احتساب میانگین امتیازات، تحلیل شده اند.

    کلیدواژگان: جداره شهری، نما، زمینه گرایی، زمینه کالبدی، HDI
  • زهرا ظهیری، سیاوش رشیدی شریف آباد صفحات 33-46

    افزایش رشد جمعیت بدون مدیریت و نظارت شهری، شهرها را با مشکلاتی چون به وجود آمدن محله حاشیه نشین در اطراف شهر روبرو کرده است. این بسترها به دلیل استقرار تعداد زیادی از افراد بومی و غیربومی درون خود و به دلیل بیتوجهی و برخوردار نبودن از خدمات شهری مناسب، وضعیت نابسامان و پایین بودن کیفیت زندگی، یکی از معضلات شهرنشینی پایدار محسوب میشوند. این مناطق شهری قابلیت بالایی برای انواع آسیبها و مسایل اجتماعی دارند. حاشیه شهر در صورت رها شدن میتواند آسایش و امنیت شهر را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، معرفی حاشیه نشینی و بررسی بازتاب آن بر روحیه کودکان است. محله مورد بررسی شهرک اهل آباد کرمان میباشد .روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده، پرسشنامه ماریاکوآکس در روش پیمایشی مورد استفاده قرار گرفته و سپس برحسب بخش چهارم فایل پرسشنامه نتایج تحقیق بررسی شده است. نتیجه، بیانگر ارتباط مستقیم حاشیه نشینی شهری و متاسفانه افسردگی کودکان است. مهمترین دلیل به وجود آمدن حاشیه های شهری در کرمان مهاجرت از محیطهای کوچک روستایی-شهری میباشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر کرمان، دافعه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرها و روستاهای اطراف بوده است و در نهایت باعث حاکم شدن فرهنگ فقر در این بسترهای شهری و به تبع آن موجب بروز انواع ناهنجاری های شهری، اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل کاذب، وجود ساخت و سازهای غیرمجاز، افزایش جرم و جنایت، اثرات نامطلوب فرهنگی، فردی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیط زیست شهری و غیره شده است.

    کلیدواژگان: کودک، رشد جمعیت، حاشیه نشینی، افسردگی
  • افسانه دامنی گل، سید نادر پورموسوی صفحات 47-60

    می بینیم، درک میکنیم، تاثیر میپذیریم و تاثیر میگذاریم. دیدن یکی از رفتارهای انسانی است که بخش مهمی از زندگی و ادراکات او را در بر میگیرد. حال اگر آنچه که میبینم، مجموعه ای باشد که اجزای آن کمترین هماهنگی را با یکدیگر و با زمینه دارند، توسط این مجموعه ناهماهنگ، دچار سردرگمی و آسیبهای روحی و روانی میگردیم. امروزه نما به عنوان تاثیرگذارترین عنصر کالبدی شهرهایمان به مجموعه ی ناهماهنگی بدل شده است که مهمترین دلیل آن، قرارگیری نماهای نامتجانس و ناهماهنگ در کنار یکدیگر  مقیاس کلان  و عدم هماهنگی در بین مولفه های اصلی سازنده یک نما مقیاس خرد  است. بنابراین هدف این پژوهش ارایه روشی برای شناسایی و اولویت بندی مولفه های موثر زمینه کالبدی جهت کاهش ناهمگونی نماها میباشد. در همین راستا با استفاده از رویکرد زمینه گرایی و بررسی مطالعات نظری پیشین، مولفه های زمینه کالبدی شناسایی و با بررسی و تحلیل آنها در زمینه مورد بررسی، به یک مجموعه اولویت بندی شده از این مولفه ها دست یافتیم. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای مبانی نظری از مطالعات کتابخانه ای و برای انتخاب و اولویت بندی مولفه های کالبدی موثر نمونه موردی از دو روش، تهیه جدول توزین طراحی و پرسشنامه استفاده شده است و نتایج هر دو روش با استفاده از نرم افزار Excel تحت مدل HDI و احتساب میانگین امتیازات، تحلیل شده اند.

    کلیدواژگان: جداره شهری، نما، زمینه گرایی، زمینه کالبدی، HDI
  • مرتضی شهیدی ریزی صفحات 61-68

    یکی از حوادث محتمل در شهر تهران با توجه به استراتی گرافی زمین و مطالعات تاریخی، زلزله است. در این خصوص مطالعات در حوزه های مختلف مهندسی تدوین شده است. اما به ابعاد مدیریتی به ویژه در خصوص سناریوهای اجتماعی و انسانی محتمل کمتر پرداخته شده است. در تدوین این سناریوها استفاده از روش های آینده پژوهی میتواند یکی از بهترین فنهای مدیریت بهینه، در آیندهای باشد که ممکن است در آن هر لحظه بحرانی رخ دهد. از اینرو هدف این مقاله، شناسایی متغیرهای موثر بر تاب آوری و تحلیل پیامدها و اتفاقات اجتماعی و انسانی متاثر از این متغیرها پس از زلزله احتمالی در تهران با رویکرد آیندهپژوهانه است. روش تحقیق، معیاری-تحلیلی است. معیارهای در نظر گرفته شده در پژوهش، ذیل دو محور مطالعه شد. نخست محور اجتماعی که استفاده از پرسشنامه داده های آن گردآوری شده و دوم محور فضایی است که لایه های اطلاعاتی آن با روش اسنادی-میدانی آماده شد. سپس با رویکرد آینده پژوهانه تاثیر ساختار فضایی بر سرمایه اجتماعی در زلزله تهران تحلیل شد و در انتها راهکارهایی برای مدیریت زلزله در حوزه اجتماعی و انسانی پیشنهاد شده است.

    کلیدواژگان: زلزله، آینده پژوهی، تاثیرات اجتماعی، ساختار فضایی، تهران